با احترام به همتون این مطلب همش قاطی پاتیه !!
نوشته شده توسط : نــ ـ ــوش آفــ ـ ــرین

سلاااااااااااااااااااااااااام به همه دوستای گلم

من خیلی خوشحالم دختر داییم داره با پسر داییم عروسی میکنه 

جشن عقدشون خیلی خنده دار بود ما که غش کرده بودیم از خنده (خاله من با شوهرش قهره ) وقتی داماد و عروس دست تو دست هم اومدن از یه طرف خالم رو عروس و داماد پول میریخت و از اون طرف شوهر خالم پول میریخت دوتایی شون هم با حرص به همدیگه نگاه میکردن ببین پولهای کدومشون زود تر تموم میشه

موقع رقص که خیلی باحال شده بود از یه طر خالم دست داماد رو میکشید تا اهاش برقصه و از یه طرفم شوهر خالم دست داماد رو میکشید تا باحاش برقصه بدبخت داماد نمیفهمید کدوم وری قر بده

عروسم که خنده ش گرفته بود آخر سر هم داماد کلافه شد و رفت پیش زنش نشست اینجاش دیگه میشد بگی مسابقه رقص شروع شد یه طرف خالم میرقصید و یه طرف شوهر خالم آخرشم من به عنوان داور به خالم امتیاز دادم

خالم آخر رقصش یه بندری زد که همه انگشت به دهن موندن بیچاره شوهر خالم بلد نبود خواست مثلا تقلید کنه ولی هر کاری کرد نشد که نشد

بلخره با خنده و مسخره ما شاممون رو کوفت کردیم و رفتیم خونه شوهر خالم ( اینجا دیگه مدل 89 شوهر و زن با هم قهر میکنن شوهره چمدونشو میبنده میره خونه باباش )

خلاصه نشسته بودیم بابای شوهر خالم هم هی داشت مسخره دخترا و نوه هاش میکرد میگفت اینقدر آرایش میکنن که نگو از 3 عصر تا الان که ساعت 12 شبه هنوزم اماده نشدن راست میگفت هنوز نرفته بودن داشتن اماده میشدن تازه برن

بابا بزرگم خدارحمش کنه قبل از این که من به دنیا بیام به مامان بزرگم وقتی میخواست آرایش کنه میگفت : برو نونوایی اونجا آرد زیاده صورتتو بزن روش سفید بشه

بابای شوهر خاله منم خدا عمرش بده میگفت : آرد چرا بزار برن گچ بزنن طبیعی تره همیشه هم رو صورتشون میمونه و وقتی هم که خشک شد میشه نور علی نور

چند تا جک بخونید بد یزره بخندید اگه هم تکراری بود بازم بخندید بد نیست خنده آدم رو جون نگه میداره به قول آرام جون کی میگه نمیشه خندید ؟! راست میگه کی میگه ? شاید من حتی اگه تکراری بود بخندید

--------------------------------------------------------------------------

چوپان دروغگو مي ميره تو قبر ميپرسن اسمت چيه؟ميگه دهقان فداكار

--------------------------------------------------------------------------

حیف نون تصمیم میگیره همه نگرانی هاشو بندازه تو دریا هر کاری میکنه زنش سوار قایق بشه نمیشه

--------------------------------------------------------------------------

سر سفره عقد عروس بله نمیگفته . داماد یه زره فکر میکنه بعدش میگه : عمو زنجیر باف !!

--------------------------------------------------------------------------

حیف نون داشته آهنگ خالی گوش میکرده میزنه زیر گریه میگن چرا گریه میکنی ؟ با بغض میگه آخه خوانندش لاله

خب این از این و اما خودم .. چی بگم این روزها خیلی دلم گرفته مریضم و حالم خوب نیست همش بی حال می افتم رو تخت احساس میکنم تب دارم ولی دستمو میزارم رو پیشونیم میبینم چیزیم نیست این لوکس بلاگ هم هی هنگ میکنه واسه مردم اعصاب نمیزاره

منم که دیگه حسابی داغونم گفتم یه شعر غمگین بزارم شما هم بخونید خیلی دلم واسه جوراب تنگیده اینم تقدیم بهش

ميان تاريکي - تو را صدا کردم
سکوت بود و نسيم - که پرده را مي برد
در آسمان ملول - ستاره اي مي سوخت
ستاره اي مي رفت - ستاره اي مي مرد
تو را صدا کردم - تو را صدا کردم
تمام هستي من - چو يک پياله ي شير
ميان دستم بود - نگاه آبي ماه
به شيشه ها مي خورد - ترانه اي غمناک
چون دود بر مي خاست - ز شهر زنجره ها
چون دود مي لغزيد - به روي پنجره ها
تمام شب آن جا - ميان سينه ي من
کسي ز نوميدي - نفس نفس مي زد
کسي به پا مي خاست - کسي تو را مي خواست
دو دست سرد او را - دوباره پس مي زد
تمام شب آنجا - ز شاخه هاي سياه
غمي فرو مي ريخت - کسي تو را مي خواند
هوا چو آواري - به روي او مي ريخت
درخت کوچک من - به باد عاشق بود
به باد بي سامان - کجاست خانه ي باد ؟

 

 





:: موضوعات مرتبط: خاطرات من , ,
:: بازدید از این مطلب : 1035
|
امتیاز مطلب : 138
|
تعداد امتیازدهندگان : 42
|
مجموع امتیاز : 42
تاریخ انتشار : 11 ارديبهشت 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: